نیازهای عاطفی در ازدواج :

نیازهای اصلی عاطفی ، طرز رفتار اصولی برای ارائه مهر ومحبت ، دوست داشتن واقعی وعاطفی در رابطه زناشویی هفت نوع هستند که عبارتند از : عشق ، مراقبت ، ادراک ، احترام ، ستایش ، پذیرش ، واعتماد ، زمانی که شخص احساس می کند از نظر عاطفی تا مین می باشد از تمام این هفت نوع نیازهای اصلی به اندازه درجات مختلف در وجودش قرار دارند . احساسات عاطفی مثبت مانند رضایت کامل ، صلح ، شادی ، مهربانی ، خشنودی ، هیجان ووفاداری ، هر زمان که قادر به تامین نیازهای عاطفی خودمان باشیم خود به خود ایجاد می شوند از جمله مهم ترین نیازهای اصلی عاطفی در ازدواج عشق است که به بررسی آن می پردازیم .

عشق :

عشق عبارت است از رفتار بین دو نفر نسبت به یکدیگر که در آن وصل ، اتحاد ، شرکت ، یا رفتاری مشترک برقرار باشد بدون هر گونه داوری ویا ارزیابی چنین می توان گفت ممکن است که ما نسبت به هم تفاوت داشته باشیم ولی ما همچنین شبیه هم هستیم من خود را در تو وتو را در خود می بینم از نظر فکری عشق از طریق درک ابراز می شود در واقع شناسایی یک احساسی که می گوید : ( من به شیوه ای مشابه با تو ارتباط دارم ) از نظر عاطفی عشق به صورت همدلی وتلقین ابراز می گردد وعشق یک نوع ارتباطی را اعلام می کند که می گوید : ( من به احساسات تو ربط دارم ، من دارای احساسات مشابه احساسات توهستم ) از نظر جسمی عشق از طریق لمس کردن ابراز می گردد.


مراقبت :
مراقبت رفتاری است که بیانگر این است که شخصی نسبت به تامین وپاسخگویی به نیاز دیگری خود را مسئول می داند مراقبت کردن یعنی ابراز توجه صمیمانه وقبلی در ایجاد در رفاه برای دیگری زمانی که ما مواظب کسی هستیم نشانه ای وجود دارد که معلوم می کند که ماتحت تاثیر در رفاه بودن یا در رفاه نبودن او قرار گرفته ایم .
هر اندازه یک نفر بیشتر مراقبت کند به همان اندازه بیشتر راغب حمایت کردن دیگران است مراقبت همچنین تعیین می کند که برای شخصی که مراقب او هستم چه نکات وعواملی از اهمیت برخوردارند . مراقبت کردن همسر خود را به او نشان می دهد که برای ما عزیز وشخص خاصی است .

ادراک :
ادراک بیانگر ارزش دادن به یک اظهار ، احساس یا وضعیت است ودر ادراک چنین فرض نیست که پاسخ ها را همان لحظه بدانیم یک رفتار با ادراک از حالت ندانستن مطالب شروع می شود از آنچه که شنیده شده معنایش جمع آوری واستنباط می گردد بعددر مورد آنچه که باگفتگو رد وبدل شده ارزش یابی می گردد. (از طریق ادراک می توانیم دنیای بیرون را از نظر شخص دیگری رویت کنیم رفتار با ادراک نسبت به زن به او این گونه می فهماند که : (قبل از این که در مورد نفر داوری کنیم ، ابتدا کفش هایم رادر می آوریم و مدتی باکفش های تو راه می روم بعد قضاوت می کنم.)

احترام :
رفتار توام با احترام ، حقوق ، خواسته ها ونیازهای شخص دیگر را تصدیق می کند . آرزوها خواسته ها ونیازهای دیگری را قبول دارد ، البته نه از روی ترس ،بلکه به خاطر اعتراف به ارزشهای آن ، احترام مشخص کننده این است که شخص مورد احترام واقع شده تا چه اندازه عزیز وبا امنیت است نیازهایش تا چه حد مورد قبول می باشد . رفتار محرمانه باعث می گردد که انسان نسبت به شخص دیگری که سزاوار خدمت است واقعاً خدمت کند .

قدر دانی :
( یک رفتار قدر شناس ، از زحمات ورفتار پسندیده دیگری قدر دانی می نماید معرف این واقعیت است که رفتا روخدمات وزحمات مشخص دیگر در برابر قدر شناس ، مورد قبول وتمجید واقع شده است در واقع قدر شناسی ، واکنش طبیعی در برابر حمایت شخص دیگر از انسان است ارزش قائل شدن به کارها به ما این انگیزه را القاء می کند که نسبت به دیگران با احساس لذت وشادی خدمت وکمک کنیم قدر دانی تصدیق کننده آن است که از لطف ومحبت وخواست دیگران بهره مند شده ایم .

پذیرش :
رفتار توام با پذیرش گویای این است که وجود یا رفتار شخص دیگری با علاقه ورغبت واشتیاق مورد قبول است تایید کننده این است که ازشخص کاملا خوب استقبال می گردد بدون شک پذیرش در مقابل قدر دانی از محبت یا چیز دیگری است که دریافت کرده ایم . این رفتار و حالت در برابر کاری سطحی ، منفی ، انفعالی ، وغیر قابل قبول ابراز نمی شود . پذیرش یک نفر معنایش این است که به اندازه کافی برای شما ارزش دارد . معنایش این نیست که فکر می کنید نیاز به بهبود دادن ربطی به وضعیت ندارد بلکه چنین معنا می دهد که شما تلاشی در پیشرفت وبهبود دادن وضعیت به او نمی کنید .پذیرش رفتاری است که اشتباهات دیگران را می بخشد .
اعتماد :
داشتن رفتار با اعتماد نسبت به کسی یعنی تاثیرات صفات مثبت وپسندیده صفاتی مانند شرافت ، درستی ، اعتبار ، عدالت وصمیمیت زمانی که انسان به کسی اعتماد نداشته باشد معمولاً درمورد نیت ومقصود او نتیجه گیری غلط می کند در رابطه زناشویی اعتماد زمانی رشد می کند که هر یک از دو طرف کاملا اطمینان داشته باشند که هیچ یک دیگری را آزرده نمی سازد ، روبروشدن با همسر خود همراه اعتماد نشانه این است که قادرید واعتماد دارید که می خواهید او را حمایت کنید .
تمام مردان وزنان به یک اندازه به عشق نیاز دارند در باقیمانده شش نیازعاطفی سه مورد از آنها نیازهای اصلی زنان وسه مورد دیگر نیازهای اصلی عاطفی مخصوص مردان است .(اکثر درگیری ها ونارضایتی های زندگی وروابط زناشویی از ناتوانی مادر تامین نیازهای اصلی ناشی می گردد. ) زمانی که نیازهای اصلی تامین نشده باشند خیلی ساده وراحت احساس آزردگی می کنیم ودر نتیجه آزردگی خود همسرمان را ملامت می نمایم . اگر زنی به شوهرش اعتماد نداشته باشد او را تقدیر نکند وانگیزه ها ، توانایی ها ،تفکرات ، تصمیمات ورفتار اورا نپذیرد بیشتر مواقع مرد رنجیده ،آزرده وناتوان میگردد چون مردان عموماً هویت خود را با رفتارشان مشخص می کند زمانی که مردان متوجه می گردند اعمال وکردارشان مورد اعتماد ما استقبال یا پذیرش واقع نگردیده است تمام عوارض ونشانه های آسیب دیدگی ورنجش خود را به نمایش می گذارند آ‎نها در عمق باطن خود به کفایت وشایستگی خویش مشکوک می گردند .
اصولاً یک زن محتاج به توجه ومراقبت ، ادراک واحترام است او هر زمان که به احساساتش احترام نگذارند درک نکنندوبه آنها توجه نداشته باشند بسیار وبیش از هر موقع رنجیده خاطر می شود (اگر زن توسط کسی که او را دوست دارد محترم شمرده نشود به ارزش وحقوق خود مشکوک می گردد.)

عشق رمانتیک :
آیا من عاشق شده ام ؟ آیا این عشق واقعی است ؟ آدمیان تصور می کنند که اگر واقعاً عاشق باشیم از آن آگاه خواهیم بود اما این امکان نیز هست که راجع به این مسئله سردرگم باشیم اگر گاه هنگامی که از خودمان سخن می گوییم تشخیص عشق دشوار باشد پس این کار در نظر یک مشاهده گر دشوار تر نیز خواهد بوده روانشناسی صرفا در همین اواخر به بررسی عینی این مسئله که شاید ذهنی ترین منصوعات است پرداخته است .

تجربه های رایج ومشترک در عشق :
رومین (1973-1970) یکی از نخستین روان شناسهایی که به بررسی عشق پرداخته است از 200 دانشجو خواست تا با پاسخ به مجلات یک پرسشنامه گسترده تجربه خود را توصیف کند او دریافت که تجربه عشق ظاهر را در بر دارنده چهار ویژگی اصلی است .
1- افراد عاشق خود را نیاز مند یکدیگر می دانند در هنگام تنهایی آنها نخست به دنبال یکدیگر گشته وبه آن فکر می کنند .
2- آ‎نها علاقمندی ودغدغه خاطر را تجربه می کنند یعنی میل به انجام کاری برای یکدیگر
3- آنها احساس اعتماد می کنند آنها معتقدند که می توانند به یکدیگر وبا احساس امنیت خاطر مطالب خود را بگویند .
4- این اعتماد ظاهرا به خوبی ایجاد شده است چرا که افراد عاشق تحمل خطاهای طرف مقابل را دارند . )
افراد عاشق این ویژگی را در عمل نشان می دهند .( زوبین ، دریافت کسانی که خود را عاشق توصیف می کنند نسبت به سایر زوجها زمان بیشتری به چشمان یکدیگر نگاه می کنند .)(سوونسون (1972) گزارش می کرد که افراد عاشق ، عشق خود را این گونه نشان می دهند را ابراز محبت کلامی و جسمانی ، تبادل پاداش وانجام کارهای برای یکدیگر حمایت عاطفی واخلاقی از یکدیگر ، صبور وشکیبا بودن نسبت به رفتارهای کمتر خوشایند طرف مقابل ، تصنیفها و آوازهای مشهور عشق را به صورت ذره ای از بهشت وذره ای از دوزخ توصیف می کنند پژوهش مربوط به تجربه عاطفی عشق با این تصور همسانی دارد افراد عاشق نسبت به افراد غیر عاشق احساس شادی وامنیت و آرمیدگی بیشتری از بودن درکنار شریک خود می کنند . دیویتز ، دریافت افراد عاشق یک احساس سوز وگذاز وشورونشاط درونی را گزارش می کنند آنها کاملا بر طرف مقابل متمرکز حواس ، یعنی یک آگاهی شدید راجع به شریکشان دارند . با او که در نظرشان از سایر مردم جداست در هماهنگی ووحدت کامل به سر می برند . )
اما تجربه به عشق همیشه وتماما مثبت نیست . دیون (1973) دریافت که علاوه بر احساس سرخوشی وشعف ، بسیاری از آزمودنیها احساس افسردگی ، بی تابی وبیقراری بی علاقگی به اوضاع واحوال شخصی ، خیال پردازی ومشکل درخواب رفتن وتمرکز را نیز گزارش می کند ، کلی (1983) براین تاکید می ورزد که احساسهای دوسوگرا درباره شریک خود یک تجربه غیر عادی محسوب نمی گردد. در حقیقت شخص عشق وتنفر را یک جا تجربه می کند . صفحه 24)
ظاهراً عاشق بودن ما را در معرض احساسهای شدید خوب یا بد ، قرار می دهد هنگامی که در کنار شریک خود هستیم ممکن است احساس شادمانی بکنیم وزمانی که از او دوریم احساس گرفتگی واندوه .
یک عامل که می تواند احساسهای ناخوشایند را توجیه کند عدم اطمینان وتعیین را جع به رابطه است .
( بر شاید وفرای 1977) دریافتند افرادی که از عاشق بودن خود مطمئن نیستند احساس حد وسطی از وابستگی به طرف مقابل را همراه با احساس شدید عدم اطمینان نسبت به احساسهای معشوق خود گزارش می کنند . افرادی که از عاشق بودن خود مطمئند احساس شدید وابستگی به طرف مقابل را همراه با احساس نیرومند اطمینان وامنیت راجع به احساسهای او گزارش می کنند. این یافته ها حاکی از آن است که ادراک خویشتن به عنوان یک فرد عاشق تا حدودی به طرز تلقی ما از احساسهای دیگران وابسته است . )
شاید تا هنگامی که از احساسهای مشترک طرف مقابل اطمینان خاطر پیدا نکنیم . به خود اجازه کاملا عاشق شدن را ندهیم . اما طرف مقابل چگونه می تواند عاشق ما نشود . مگر آنکه از احساس ، ما مطمئن گردد ؟ تعجبی ندارد که عاشق شدن یک تجربه کاملا لذت بخش نیست .

موارد متفاوت در تجربه عشق :

( اشتباه است اگر چنین فکر کنیم که همه عشق را به یک شیوه تجربه می کنند برخی عشق را به عنوا ن یک پدیده سریعا متغیر و پررمز وراز ، وعده ای دیگر نیز آن را به عنوان چیزی ظریف وعقلانی تجربه می کنند . افرادی که معتقدند اختیار سرنوشتشان در دست خودشان است ، یعنی کسانی که از یک جایگاه ها درونی برخوردارند ،کمتر احتمال می رود که خودشان را به عنوان کسی در نظر بگیرند که به دام عشق افتاده است .)
ویا آنکه عشق را به مثابه چیزی متغیر وپررمز وراز ببینند . در این میان تفاوتهای جنسی نیز وجود دارد .
( هیل، روبین وپیلا (1976) گزارش کردند که مردان ساده تر از زنان عاشق می شوند وزنان ساده تر از مردان فارغ )
(کنین ، دیویدسون ووشک (1970) گزارش کردند که مردان درمقایسه با زنان در مقیاسهای عشق احساساتی نمرات بالاتری می آورند وزنان در جفت گزینی خود بیشتر از مردان احتیاط به خرج می دهند.)
علاوه بر این ، تفاوتهای فرهنگی نیز در مفهوم عشق وجود دارد . با این که آمریکائیها علاقمندی ودغدغه خاطر را بخش بسیار با اهمیتی از عشق محسوب می کنند ، مردان سایر کشورها اهمیت کمتری برای آن قائلند .)
(در یونان وهند جذابیت جنسی به مراتب مهمتر از آن چیزی است که در امریکا برای عشق تصور می شود . )
( گلدین (1977) گزارش کرد که معنای عشق از یک دوره تاریخی به دوره دیگر تفاوت دارد . لوینگر (1983) این نکته را خاطر نشان می سازد که در بسیاری از فرهنگها عشق به میزان چیزی در نظر گرفته می شود که در نتیجه یک ازدواج از پیش تعیین شده ازدواجی که زوجین یکدیگر را بر نگزیده اند بلکه این کار توسط یک شخص ثالث صورت گرفته است ایجاد می شود )
(تفاقاً بلاد (1967) تفاوتهای اندکی را از لحاظ میزان ، خشنودی در بین ازدواجهای از قبل تعیین شده وازدواجهای ناشی از عشق در ژاپن پیدا کرد . یک ازدواج ناشی از عشق ازدواجی است که در آن زوجین یکدیگر را به خاطر احساس عشق رمانتیک دو جانبه برگزیده اند . )

تعهد :
تعهد در نظر بسیاری از انسانها به عنوان یک جزء ذاتی ولاینفک از عشق محسوب می گردد تعهد آن را می توان از روی طول مدت یک رابطه اندازه گرفت به عقیده بسیاری از دانشجویان امریکایی یکی از راههایی است که می توان با استفاده از آن میان روابط ناشی از عشق وروابط ناشی از علاقه جنسی فرق قائل شد کلی ( 1983) اظهار داشته است که این امکان نیز هست که بتوان عشق را از تعهد متمایز ساخت زیرا ممکن است افرادی درغیاب عشق بازهم متعهد به حفظ ورابطه خود باشند ( مثلا به خاطر بچه ها ) لذا شاید آدمیان بتوانند بطور صادقانه به عشق خود اعتراف کنند بدون آنکه تعهدی در قبال طرف مقابل داشته باشند . کژ فهمی درباره تعهد می تواند منجر به ناامیدی ودلسردی عمیقی در فرد شود .
منبع:http://www.iran-forum.ir/thread-119211.html

شرح وظایف مدیریت بیمارستان

1. مسئولیت و نظارت کامل و هماهنگی امور اداری و مالی بیمارستان
2. اتنخاب مسئول مجرب و صالح در بخشهای مختلف بیمارستان
3. هدایت بیمارستان در اجرای برنامه های مصوب بیمارستان
4.هماهنگی و نظارت بر عملکرد واحدهای تجهیزات پزشکی و تاسیسات بیمارستان، بخشهای اداری، مالی، بالینی، پزشکی و
پیراپزشکی
5. شرکت در جلسات هیات رئیسه، تحول اداری، آموزش، کمیته های بیمارستانی و غیره .
6.تعیین خط مشی و نظارت بر حسن اجرای آن
7.کسب خط مشی و دستورالعمل اجرایی و برنامه کلی از رئیس بیمارستان
8. تطبیق و هماهنگی امور بیمارستان با توجه به استانداردهای بیمارستان
9.تهیه و تنظیم گزارش از فعالیت و مشکلات واحدهای بیمارستان همراه با ارائه پیشنهاد راه حل مناسب جهت ریاست
بیمارستان
10. نظارت کلی به چگونگی مصرف اعتبارات به منظور حصول اطمینان از صحت اجرای برنام هها
11. ایجاد هماهنگی و هدایت فعالیتها و عملیات کلیه واحدهای تحت سرپرستی
12. تقسیم فعالیتها بین مسئولان واحدهای تحت سرپرستی و ارائه آموزش و راهنمایی آنان
13.ایجاد تدابیر لازم و ارائه راهکارهای اساسی در جهت افزایش انگیزه در کارکنان تحت امر و تشویق و تنبیه کارکنان
14. نظارت بر نحوه عملکرد کلیه واحدهای تحت سرپرستی
15. شرکت در جلسات مربوط به امور بیمارستانها از طرف ستاد مرکزی و معاونتهای دانشگاه
16.مدیریت شکایات بیماران و همراهان در خصوص پرسنل تحت سرپرستی و بازدید از بخشهای مختلف بیمارستان
17. ارزشیابی ماهیانه و سالیانه نیروهای تحت پوشش
18. هماهنگی با مترون بیمارستان در بخشهای درمانی و واحدهای مربوطه
19.هماهنگی و پیگیری در جهت تقاضای اموال پلاکی، مصرفی و تعمیرات دستگاهها و رفع نواقص دستگاههای بخشهای مربوطه
20.نظارت بر کیفیت و حسن اجرای بهداشت و نظافت بیمارستان
21. پیگیری امور رفاهی پرسنل تحت امر
22. پیگیری جهت تهیه لیست پرداختهای پرسنلی و پرداخت به موقع
23. پیگیری جهت رضایتمندی بیمار، مددجو، همکاران و خانواده تحت امر
24. نظارت بر حسن اجرای شرح وظایف سطوح مختلف کارکنان تحت امر
25.نظارت بر حسن جریان کلیه امور واحدهای تحت سرپرستی
26. صدور دستورات لازم به منظور ایجاد هماهنگی بین واحدها
27. سازمان دهی فعالیتهای مربوط و تقسیم کار و تعیین وظایف و حدود مسئولیت و اختیارات واحدهای تحت سرپرستی
28. صدور دستورالعملها و ضوابط مربوطه
29.نظارت در تنظیم بودجه واحد مربوطه
30. شرکت در سمینارها، کمیسیونها و تهیه گزارش جهت ارائه به مقام مافوق
31. مطالعه و بررسی در زمینه ساعات کار کارکنان و تهیه طرح تعیین ساعات کار براساس نوع و کمیت فعالیت و نظارت بر
اجرای طرحهای تهیه شده و جاری در واحدها
32.جمع آوری اطلاعات مربوط به نیازهای کلی بیمارستان از نظر ساختمان و تجهیزات و نیاز به تعمیرات اساسی و یا بازسازی و
تهیه گزارشات مربوط پیرامون آن جهت مقام مافوق
33. مطالعه و بررسی در مورد وسایل و لوازم مصرفی، غذایی و دارویی و تجهیزات مورد نیاز بیمارستان و تهیه و تنظیم طرحهای
مربوط به خرید، توزیع، نگهداری و کنترل آنها به منظور استفاده صحیح از وسایل
34.برنامه ریزی طرحهای بیمارستانی کوتاه و درازمدت و فعالیتهای مراکز درمانی با توجه به امکانات هریک از آنها در مواقع
ضروری به منظور ایجاد سهولت در پذیرش بیماران
35. انجام سایر امور محوله طبق دستور مقام مافوق 

منبع:http://kih.lums.ac.ir/index.php?module=web_directory&wd_id=1189

دو روایت در ذیل آیه : (من عمل صالحا من ذکر و انثى فلنحیینه حیوة

و در تفسیر قمى در ذیل آیه (من عمل صالحا من ذکر او انثى و هو مؤ من فلنحیینه حیوة طیبة ...) از معصوم روایت کرده که فرمود: منظور از حیات طیبة قناعت است .
و در کتاب معانى به سند خود از ابن ابى عمیر از بعضى از راویان شیعه از امام صادق (علیه السلام ) روایت کرده که شخصى به حضرتش عرض کرد: ابا الخطاب هر جا مى نشیند، از شما نقل مى کند، که فرموده اید: وقتى حق را شناختى دیگر هر عملى که مى خواهى بکنى بکن ، فرمود: خدا لعنت کند ابا الخطاب را، به خدا قسم من اینطور نگفتم بلکه گفتم : وقتى حق را شناختى هر عمل خیرى که خواستى بکن زیرا خدا از تو قبول مى کند، چون خودش فرموده : (من عمل صالحا من ذکر او انثى و هو مؤ من فاولئک یدخلون الجنة یرزقون فیها بغیر حساب ) و نیز فرموده : (من عمل صالحا من ذکر او انثى و هو مؤ من فلنحیینه حیوة طیبة ).
مؤ لف : این همان معنایى است که ما براى آیه کردیم .
و در کافى به سند خود از ابى بصیر از ابى عبد الله (علیه السلام ) روایت کرده که گفت : به حضرتش عرض کردم : معناى (فاذا قرأ ت القرآن فاستعذ بالله ... یتوکلون ) چیست ؟ فرمود: اى محمد به خدا سوگند شیطان بر بدن مؤ من مسلط مى شود ولى بر دین او مسلط نمى گردد بر ایوب مسلط شد و خلقت بدنى او را بد منظره کرد، ولى بر دینش مسلط نشد، بر مؤ منین هم همینطور، گاهى بر بدنهایشان مسلط مى شود ولى بر دینشان مسلط نمى گردد.
عرض کردم معناى آیه (انما سلطانه على الذین یتولونه و الذین هم به مشرکون ) چیست ؟ فرمود: مقصود کسانیند که به خدا شرک مى ورزند شیطان هم بر بدنهایشان مسلط مى شود و هم بر ادیانشان .  

مؤ لف : این روایت را عیاشى از ابى بصیر از آن جناب نقل کرده .
و ارجاع ضمیر (به ) به خدا یکى از آن دو معنایى بود که براى آیه شریفه کرده اند و در سابق گذشت .

نگاه عفیفانه چیست؟

امام صادق(ع)

کمترین چیزی که انسان را از ایمان خارج می کند این است که کسی را برادر دینی خویش قرار دهید و اشتباهات و خطاهای او را شماره کنید تا به واسطه آن ها او را سرزنش کنید.

آیا این نگرش عفیفانه است؟

8 تصور اشتباه در مورد ازدواج

۱- ازدواج منافع بیشتری برای مردان نسبت به زنان دارد.
حقیقت: پژوهش های اخیر نشان داده اند که هم زنان و هم مردان از ازدواج به یک میزان سود می برند. هم مردان و هم زنان هنگامی که ازدواج می کنند شادتر، خوش بخت تر، سالم تر و غنی تر زندگی کرده و طول عمرشان نیز بیشتر می شود. البته مردان از لحاظ بهبود سلامتی و زنان از لحاظ مالی منفعت بیشتر کسب می کنند؛

2- صاحب فرزند شدن زوج متأهل آن ها را به یکدیگر نزدیک تر می کند.

حقیقت: بسیاری از بررسی ها نشانگر آن است که ورود نخستین کودک به زندگی زوجین سبب دورتر شدن مرد و زن از یکدیگر شده و استرس بیشتری بر زندگی شان تحمیل می کند. هرچند که زوج های صاحب فرزند نرخ طلاق کمتری نسبت به زوج های فاقد فرزند دارند.

3- راه حل کامیابی دراز مدت در ازدواج، عشق رمانتیک است.

حقیقت: بیش از شانس و عشق، علل مهم تری که سبب موفقیت در زندگی زناشویی می شود تعهد، دوستی و همدلی است. خوشبخت ترین زوج ها، دوستانی هستند که زندگی شان را با یکدیگر به اشتراک گذاشته و ارزش ها و منافع یکسان و همسویی دارند.

4- احتمال ازدواج زن تحصیل کرده کمتر است.

حقیقت: بررسی های اخیر نشان می دهد احتمال آنکه زنان فارغ التحصیل دانشگاهی ازدواج کنند از هم ردیفان فاقد تحصیلات دانشگاهی آنها بیشتر است.

5- زن در صورت ازدواج در معرض خطر خشونت خانوادگی قرار می گیرد.

حقیقت: بررسی ها نشانگر آن است که مجرد ماندن زن و از آن مهم تر زندگی کردن زن با یک مرد خارج از چهارچوب ازدواج قانونی او را در معرض خطر خشونت های خانوادگی بیشتری قرار می دهد. در حقیقت احتمال آنکه مرد متأهلی دست به خشونت بزند کمتر است، زیرا او برای سلامتی همسر خود وتشکیل خانواده سرمایه گذاری بیشتری کرده و در واقع ازدواج او را وارد یک اجتماع یکپارچه تر و دارای قوانین بیشتری کرده است. به نظر می رسد فشارهای اجتماعی مردان را مجبور می کند تا بیشتر مراقب رفتار خشونت آمیز خود باشند.

6- افراد متأهل رضایت کمتری از روابط جنسی خود خواهند داشت.

حقیقت: بنابر تحقیقات گسترده، افراد متأهل روابط جنسی بیشتر و بهتری نسبت به همتایان مجرد خود دارند و نه تنها روابط جنسی متعددتری دارند، بلکه لذت بیشتری هم از لحاظ فیزیکی و هم از لحاظ احساسی می برند.

7- زندگی مشترک بدون عقد قانونی همانند ازدواج است.

حقیقت: هم خانگی منافعی همچون سلامتی جسمانی، دارایی، سلامتی روحی و هیجانی که یک ازدواج به ارمغان می آورد را برای افراد فراهم نمی کند و این گونه افراد بیشتر به مجردها شباهت دارند تا افراد متأهل بخشی از آن به این علت است که همخانه ها کمتر از افراد متأهل به یکدیگر متعهد هستند و گرایش بیشتری به خودمختاری شخصی داشته و گرایش کمتری نسبت به سلامتی عمومی شریک زندگی خود دارند.

8- افراد متأهل امروزه به خاطر رفاه عمومی، خوشبخت تر از افرادی هستند که در گذشته ازدواج می کرده اند.

حقیقت: سطح کلی خوشبختی در زندگی زناشویی نه تنها افزایش نیافته، بلکه کاهش نیز یافته است، یافته ها حاکی ازآن است که ازدواج های امروزی در مقایسه با ازدواج های بیست یا سی سال پیش به طور قابل ملاحظه ای دشوارتر و استرس زاتر بوده و مشاجرات و اختلافات زناشویی افزایش و تعامل میان زوجین کاهش یافته است.
منبع: نشریه 7 روز زندگی، شماره 117